تو را میشناسم
سالهاست که تو را می شناسم
دهها سال است تو را میشناسم
تو همان گمشده ی منی
همو که سالها بدنبالش گشتم و اکنون یافتمش
اینک تو در دستان منی
نه کم گفتم
من در دستان توام
نه کم گفتم
ما در دستان یکدگریم
نه کم گفتم
تو در قلب منی
نه کم گفتم
من در قلب توام
نه کم گفتم
ما در قلب یکدیگریم
نه کم گفتم
اصلا ما دو نفر نیستیم که یک نفریم
و عشقی پاک و بی آلایش چنین بر سر ما آورد
عشقی که زائیده ی هوس نبود و نیست
عشقی که خدائیست
عشقی که ابدیست
عشقی که ماندنیست
عشقی که ازلیست
عشقی که آزادیست
و اینک مائیم و راه رسیدن به دوست
همان دوست که دوست حقیقی و واقعیست
عشق موتور حرکت ماست بسوی او
او که سرچشمه ی خوبیهاست
او که تو را به من و مرا به تو داد
او که یگانه ی بی همتاست
...
داداش