اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم و یا از روی خود خواهی فقط خود را پسندیدم، گناهم را ببخش.
اگر از دست من در خلوت خود گریه ای کردی، اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی گناهم راببخش.
اگر تو مهربان بودی و من نامهربان بودم، برای دیگران سبز و برای تو خزان بودم
اگر تو با تحمل مست از خود خواهیم کردی، اگر من بی سبب گه گاه خشم بی امان بودم، گناهم را ببخش.
اگر زخمی چشیدی گاه گاهی از زبان من
اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من
عدالت را اگر گشتم به حکم حبس خود خواهی
پشیمانی که هستی ماه ها آشنای من، گناهم را ببخش.